آنتونی هاپکینز در نقش پدر علم روانشناسی | ۶ نقشآفرینی خاطرهانگیز این بازیگر بزرگ سینما
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۲۲۷۸۶
همشهری آنلاین: آنتونی هاپکینز ۸۶ ساله حتی با جایزه اسکاری که در سال ۲۰۲۱ برای فیلم «پدر» ساخته فلوریان زلر برد و به مسنترین بازیگری بدل شد که موفق به دریافت جایزه اسکار شده، از بازیگری سیر نشد و همچنان جلوی دوربین میرود و اینطور که معلوم است تا زمانی که از پس ایفای نقشهایی که بر عهدهاش می گذارند برآید، بازیگری را کنار نخواهد گذاشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«آخرین جلسه فروید» ساخته مت براون یکی از جدیدترین فیلمهای هاپکینز است که او در آن نقش دکتر زیگموند فروید را بازی میکند. فیلم داستان دعوت فروید از دکتر سی. اس. لوئیس، نویسنده و پژوهشگر ادبیات، خالق مجموعه داستانهای مشهور «وقایعنگاری نارنیا» و مبلغ پرشور مسیحیت، برای مباحثه درباره وجود خداست و به رابطه خاص فروید با دخترش نیز میپردازد. لوئیس در جوانی خداناباور بود، ولی پس از مباحثه با تالکین، نویسنده «ارباب حلقهها»، مسیحی شد و از شیوایی و قدرت قلمش برای کمک به مسیحیان بهره برد. بعد از چند بار بازی در نقش روانشناسان، بالاخره وقتش رسید که هاپکینز نقش پدر علم روانشناسی را بازی کند. البته نه «آخرین جلسه فروید» خیلی درخشان از کار درآمده و نه بازی هاپکینز مثل «پدر» یا دیگر کارهای مهمش مورد توجه قرار گرفته. با این حال، بد ندیدیم به مناسبت این فیلم و حضور هاپکینز در آن چند نقشآفرینی این بازیگر برجسته کهنهکار را مرور کنیم.
سکوت برهها (جاناتا دمی، ۱۹۹۱)زمانی که آنتونی هاپکینز برای بازی در نقش «آنتونی»، پیرمرد مبتلا به فراموشی، در فیلم «پدر» (فلوریان زلر، ۲۰۲۰) برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد شد، احتمالا کسانی که او را میشناختند زیاد تعجب نکردند. اما حتما زمانی که در سال ۱۹۹۱ در ۵۴ سالگی در نقش «دکتر هانیبال لکتر» در فیلم «سکوت برهها» (جاناتن دمی، ۱۹۹۱) ظاهر شد و شیطان را پیش چشم تماشاگران مجسم کرد، خیلیها شگفتزده شدند؛ چراکه تا آن زمان با اینکه سابقه همکاری با کارگردانی مثل دیوید لینچ را در فیلم «مرد فیلنما» (۱۹۸۰) داشت، اما هنوز این چنین برای مخاطب عام شناخته نشده بود و نامش مترادف با ارائه یک بازی شگفتآور نبود. هاپکینز با بازی در نقش هانیبال لکتر نشان داد چه جواهری است و از تجربهای که در بازی در نقش های شکسپیری تئاتری به دست آورده بود، استفاده کرد تا شخصیتی را به تصویر بکشد که این قدرت را داشت تا با کلام ذهن آدمها را به میل خودش دستکاری کند.
خود هاپکینز درباره هانیبال لکتر آدمخوار گفته: «او یکجورهایی رابین هود آدمکشهاست. او آدمهایی را می کشد که به طور علاجناپذیری وحشی هشتند.» موسسه فیلم امریکا این نقشآفرینی هاپکینز را در فهرست بهترین شریران سینما قرار داده است. هاپکینز برای این نقش برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد شد و جودی فاستر هم جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن را گرفت. بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه اقتباسی و بهترین فیلم دیگر اسکارهای این فیلم هستند.
بازمانده روز (جیمز ایوُری، ۱۹۹۳)یکی از بهترین نقشآفرینیهای هاپکینز در فیلمی که از رمانی با همین نام نوشته کازئو ایشیگورو اقتباس شده است. هاپکینز در نقش جیمز استیونس و اِما تامسون در نقش خانم کِنتون عشقی را به تصویر میکشند که بین این دو وجود داشته، اما ابراز نشده تا اینکه بالاخره زمانش فرامیرسد. فیلمی ستودهشده که برای هر دو بازیگر اصلیاش نامزدی جایزه اسکار را به ارمغان آورد.
افسانههای خزان (ادوارد زوییک، ۱۹۹۴)این درام حماسی تاریخی درباره سه برادر و پدرشان است که در اوایل دهه ۱۹۰۰ میلادی در بیابان دوردستی زندگی میکنند و این فیلم تاثیرات طبیعت، تاریخ، جنگ و عشق را بر زندگی آنها نشان میدهد. جز هاپکینز در نقش پدر خانواده، برد پیت و آیدان کویین هم در این فیلم حضور دارند. «افسانههای خزان» فیلم بزرگی نیست و به همین نسبت بازی هاپکینز هم یکی از بهترین بازیهایش نیست اما نمیتوان کتمان کرد که میشود هم از بازی او و هم خود فیلم لذت برد.
نیکسون (اولیور استون، ۱۹۹۵)فیلم داستان زندگی رئیسجمهور سابق ایالات متحده، ریچارد نیکسون، را از دورانی که پسر جوانی بود تا زمانی که ریاستجمهوریاش با شرمساری پایان یافت است روایت میکند. هاپکینز نیکسونی قدرتمند و مرموز و البته احترامبرانگیز را ترسیم میکند که تماشاگر را با هوشمندی، قدرتطلبی و حتی نقاط ضعف این شخصیت به خوبی آشنا میکند.
نقاب زورو (مارتین کمپل، ۱۹۹۸)فیلمی مفرح و پر از اکشن و زدوخورد که داستان زورو بازنشسته (هاپکینز) و شاگرد تازه نفسش (آنتونیو باندراس) را تعریف میکند. گویا هاپکینز علاقه داشته شانسش را برای بازی در فیلمی اکشن بیازماید و به همین دلیل وارد این پروژه میشود. تماشای شمشیرزنی هاپکینز و باندراس آنقدر به مذاق تماشاگران خوش آمد که فیلم در گیشه موفقیت بزرگی به دست آورد.
تسکین (آفونسو پویار، ۲۰۱۵)در این فیلم، هاپکینز در نقش دکتر روانشناسی ظاهر شده که به درخواست دوست پلیسش قرار میشود در دستگیری قاتلی سریالی با افبیآی همکاری کند. اما در اینجا بازیای که ارائه میدهد به کل با دکتر لکتر که او هم در دستگیری قاتل سریالی به پلیس کمک می کرد متفاوت است. این نقش توانایی هاپکینز را در بازی کردن نقشهای شبیه به هم با اجرا و لحن متفاوت به رخ میکشد.
کد خبر 824493 منبع: همشهری آنلاین برچسبها سینمای جهان مجله سينماى جهان بازیگران سینما و تلویزیون جهان چهرههای مشهورمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: سینمای جهان بازیگران سینما و تلویزیون جهان چهره های مشهور هاپکینز در نقش بهترین بازی بازی در نقش نقش آفرینی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۲۲۷۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خاطره منشوری فریدون زندی از وحید هاشمیان!
فریدون زندی بازیکن دورگه ایرانی - آلمانی که سالها برای تیم ملی ایران بازی کرد و با ایران به جام جهانی ۲۰۰۶ صعود کرد، مقابل عادل فردوسی پور نشست و گفتوگویی جالب با او داشت.
زندی که سابقه بازی در استقلال و استیل آذین هم در کارنامه دارد خاطره جالبی از وحید هاشمیان نقل کرد و گفت: من در اردوهای تیم ملی با وحید هم اتاقی بودم و روزهای خیلی خوبی با هم داشتیم. وحید از آن دسته آدمهایی است که نمیتواند ۵ دقیقه یکجا بنشیند و همواره میگفت فریدون بریم چای یا قهوه بخوریم. حتی قهوهاش را هم خیلی تند و سریع میخورد و دوباره به اتاق برمیگشتیم و بعد از چند دقیقه میگفت بریم یک کار دیگر بکنیم.
زندی در ادامه توضیح میدهد: وحید به واسطه حضور چند سالهاش در آلمان کمی خصوصیت اخلاقی آنها را گرفته بود. در آلمان بعد از بازی همه بازیکنان لخت میشوند و دوش میگیرند و وحید هم با همین فرهنگ در رختکن تیم ملی لخت میشد و میرفت دوش میگرفت و همه ما تعجب میکردیم و حتی صدای آقای دادکان هم درمیآمد. (خنده)